به گزارش خبرنگار وسائل، فقه سیاسی به عنوان فربهترین دانش سیاسی شیعه درصدد است احکام جزئی و هنجاری در حوزه مسائل مربوط به نسبت فرد و دولت را ارائه نماید. در نسبت سنجی فقه سیاسی و دموکراسی به دو مسئله حائز اهمیت، تنوع دیدگاهها در فقه سیاسی شیعه و مرتبهای بودن مفهوم دموکراسی باید پرداخت.
چیستی فقه سیاسی
دین اسلام شامل سه دسته مسائل است: برنامههای اعتقادی، سفارشهای اخلاقی و احکام عملی. علم فقه، درصدد است عمل مکلفان را از حیث وجوب، حرمت، اباحه و کراهت بررسی کند. فقه در لغت به معنای فهم مقصود گوینده از طریق کلام او را گویند و در اصطلاح، عبارت است از علم به احکام شرعی عملی که از ادله تفصیلی آن کسب میشود.
اعتبار فقه سیاسی
در حالی که فقه سیاسی نزد حداکثریهای متنی معتبر، و نزد حداقلیهای فرامتنی غیر معتبر است و «نظریه همروی» نظریهای که نگارنده دنبال میکند اعتباری فی الجمله برای آن قائل است. نظریه همروی راه میانهای بین دو گرایش متنی و گرایش فرا متنی است.
در گرایش متنی، اجتهاد نقشی بس مهم دارد. اجتهاد قوهای است که به وسیله آن فروع احکام از مبانی بر اساس اصولی مشخص برداشت میشود. منابع برای فقیه چهار چیز است: کتاب، سنت، اجماع و عقل. یکی از منابع اجتهاد عقل است، ولی در عمل فقهای شیعه از عقل مستقل استفاده چندانی نمیکنند.
اجماع هم به عنوان منبع مستقل محسوب نمیشود، چون منقولش حجت نیست و محصلش هم حاصل نمیشود؛ بنابراین منابع چهار گانه فقه شیعه به منابع دوگانه قرآن و روایات تقلیل پیدا میکند. فقها عقول بشر را جزئی و غیر معتبر میداند.
قرائتهای مختلف در فقه سیاسی شیعه
در فقه سیاسی، قرائتهای مختلفی وجود دارد که میتوان آنها را به دو گروه نظریههای مشروعیت الهی بلاواسطه و نظریههای مشروعیت با واسطه یا نظریههای الهی ـ روحی تقسیم کرد که در ذیل بدان پرداخته شده است:
۱- سلطنت مشروعه
۲- ولایت انتصابی عامه فقیهان
۳- ولایت انتصابی عامه شورای مراجع تقلید
۴- ولایت انتسابی مطلقه فقیهان
۵- دولت مشروطه
۶- خلافت مردم با نظارت مرجعیت
۷- ولایت انتخابی مقیده فقیه
۸- دولت انتخابی اسلامی
۹- نظریه وکالت
مفهوم تشکیکی دموکراسی
حکومتها به درجاتی میتوانند دموکرات باشند، و به بیان دیگر حکومتها را میتوان به حسب مراتب شاخصهای مردم سالاری طبقه بندی نمود.
ویژگیهای دموکراسی
در راستای شناخت هر چه بیشتر دموکراسی، در اینجا به سه ویژگی دموکراسی اشاره میشود: مدرن بودن مفهوم دموکراسی، مدلها و شاخصهای آن. دموکراسی در یونان باستان مبتنی بر مفهوم خاص شهروندی در آن زمان بود و به همین دلیل، شامل زنان و بردگان و غیر آتنیها نمیشد.
در مقابل، دموکراسی مدرن در طول قرون جدید به منظور تحدید قدرت و مقابله با استبداد به شکل عمده در بستر لیبرالیسم شکل گرفت. دموکراسی انواع مختلف دارد و در واقع ما با انواع دموکراسی روبرو هستیم، برخی از انواع دموکراسی تنها مشابهت ظاهری با انواع دیگر دارد.
ظرفیت سنجی مفاهیم مدرن
دموکراسی مدرن از دموکراسی یونان متمایز است چراکه دموکراسی در یونان حکومت تودههای غیر دانا بود و به همین دلیل، جزء نظامهای حافظ خیر عمومی محسوب نمیشد. در جامعهای که افراد آن به عنوان «رعیت» و تحت سرپرستی «چوپان» مطرح اند، و به جای داشتن «حقوق» ملزم به تبعیت از «تکالیف» هستند؛ بنابراین، دموکراسی امکان تحقق ندارد.
پس میتوان نتیجه گرفت: الف) صغری: مفاهیمی همچون دموکراسی مدرن هستند. ب) کبری: متون دینی بخشی از سنت اند؛ بنابراین نوین نمیباشند. ج) نتیجه: متون دینی به شکل مستقیم به مفاهیم مدرن نپرداخته اند.
پس در تایید یا رد مفاهیم مدرنی همچون دموکراسی و احزاب نمیتوان به شکل مستقیم از مفاهیم دینی استفاده کرد یا به سراغ مبانی فقهی ـ کلامی آن رفت. دین آن گونه که به مفاهیم شورا و بیعت و ولایت ـ به شکل مستقیم ـ پرداخته، از پدیده هایی، چون حزب و پارلمان و قانون سخن نگفته است.
پس مجتهد برای استنباط نمیتواند مستقیما سراغ مفاهیم مدرن برود. دموکراسی نیز به خودی خود در دین و متون فقه سیاسی وجود ندارد چه رسد به مفهوم «مردم سالاری دینی» که هم نوین است و هم بدیع و جعلی.
برتافتن تشکیکی شاخصهای دموکراسی از جانب فقه سیاسی
فقه سیاسی و دموکراسی یک نسبت ندارند. پس نباید انتظار داشت در پاسخ به سوال نسبت آن دو، تنها با یک پاسخ روبرو شویم. چون دموکراسی دارای معانی و انواع مختلفی است، و، چون قرائتهای گوناکونی از فقه سیاسی وجود دارد جدولی از نسبت آن دو میتوان ترسیم کرد و بر اساس آن به نسبت سنجی تفصلی آنها پرداخت؛ لذا باید به شکل دقیقتر مشخص کنیم که از کدام معنای دموکراسی و کدام قرائت فقهی سخن میگوییم.
در بین نظریههای حاکمیت در فقه سیاسی شیعه نظریههایی وجود دارند که به میزان زیادی با مردم سالاری واگرایی دارند. هرچند گفته شد که دموکراسی امروزه امری مطلوب تلقی میشود، ولی در عین حال، کسانی هستند که به شکل مشخص نظریه دینی خود را غیر دموکراتیک میخوانند و به هیچ وجه، سعی در سازوار نشان دادن نظریه شان با مردم سالاری ندارند.
نتیجه گیری
در حوزه اندیشه سیاسی شیعه دیدگاههای متفاوتی نسبت به مردم سالاری یا دموکراسی وجود دارد. از یک طرف خود دموکراسی امری دارای مراتب است و از طرف دیگر، نظریههای موجود در فقه سیاسی شیعه این مفهوم را تا حدی بر میتابد.
مقاله «فقه سیاسی و دموکراسی» نوشته سید صادق حقیقت است که در فصلنامه «اندیشه سیاسی در اسلام»، شماره ۴، در تابستان ۹۴ انتشار یافته است./205/241/ح